جمعه اول اردیبهشت ۱۴۰۲ جلسه “کافه کتاب خوارزمی” با موضوع”ازدواج سفید، چرایی و پیامدهای آن در جامعه ایران” با حضور دکتر مسعودی استاد جامعه شناسی دانشگاه بیرجند برگزار شد. سبک زندگی”هم بالینی” که در سال های اخیر بین جوانان ایرانی رواج یافته است با عنوان ازدواج سفید در بین عموم شناخته می شود. جلسه با یک ربع تاخیر در ساعت ۱۸:۴۵ دقیقه شروع شد. در ابتدا دکتر مسعودی از حاضرین در جلسه خواستند که نظرات و شنیده های خودشان را از این سبک زندگی ( ازدواج سفید) بیان کنند تا بعد از آن به آسیب شناسی این سبک زندگی از دیدگاه جامعه شناسانه بپردازند. با شرح این گزارش با من همراه باشید.
“به نظر من این سبک زندگی در درجه اول به ضرر خانوماست، چون تعهد رسمی و قانونی وجود ندارد… اما من با این سبک زندگی موافقم اگر دو نفر شبیه هم باشند و مجرد اشکالی ندارد برای شناخت مدتی با هم زندگی کنند، چون تا زیر یک سقف زندگی نکنند هیچ شناختی حاصل نمی شود. در دوران نامزدی یا عقد بنظرم شناخت زیادی حاصل نمی شود، چون ما در یک جامعه سنتی با محدودیت هایی از سمت خانواده و عرف در دوران نامزدی و عقد رو به رو هستیم. مورد بعدی این که در این دوران افراد خیلی خوب می توانند نقاب بزنند تا بهترین خود را ارئه بدهند و تایید طرف عاطفی را بدست بیاورند و این در حالیست که شاید از خرده عادت های طرف مقابل آگاهی پیدا نکنید. متوجه نشده باشید این آدمی که قرار است عمری کنارش باشید، حتی عادت مسواک زدن هم ندارد و این فاجعه است … به نظر من این بایدها و نبایدها در جامعه سنتی باعث شده جوانان برای مقابله با آن سبک ازدواج سفید را انتخاب کنند.
این هنجارها و ناهنجاری ها، این ارزش ها و ضد ارزش ها را چه کسی تعیین کرده همین حرف های خاله زنکی که دختر با لباس سفید رفته و با کفن سفید باید برگرده چه زندگی هایی را که نابود نکرده است. به نظر من فارغ از کلمه ها چه ازدواج سفید باشد چه سیاه، اگر کسی “وجدان”،”عشق” و” اخلاق” داشته باشد به فرد مقابل خودش متعهد خواهد بود… از نظر من کسی که ازدواج سفید را انتخاب می کند به خود شیفتگی طرف و تنوع طلبی او برمی گردد… من مخالف نظر شما هستم تنوع طلبی نیست چون آدم ها تغییر می کنند شاید این آدم پنج یا ده سال پیش با من همفکر و هم راستا بوده اما الان نه! چرا باید تا آخر عمر با او در رابطه باشم؟
اما جامعه سنتی می خواهد که با لباس سفید رفتی با کفن برگردی… من بعنوان یه فرد میانسال، بعد از چند سال زندگی مشترک هنوز شوهرم رو نشناختم، آدم ها در روابط خود نقش بازی می کنند. شاید یکی از علت هایی که ازدواج سفید رواج پیدا کرده این است که به زن طلاق گرفته نگاه بدی می شود و قاعدتا یک دختر برای فرار از این برچسب ها و نگاه ها و به بهانه پیدا کردن شناخت به ازدواج سفید روی می آورد.
حالا من از پسران جوان جلسه سوال دارم آیا با دختری که قبلا ازدواج سفید داشته حاضر به ادامه زندگی هستند؟ یکی از پسران جوان جواب داد: بله چون دیدگاه نسل جوان با نسل گذشته یکسان نیست، نسل جوان این سبک زندگی را انتخاب کرده است من جوان ترجیح می دهم یک سال شاد کنار شخصی که با او حالم خوب است زندگی کنم، شاید به مرور بفهمم که نه اون آدم دلخواه من نیست ولی من این یک سال زندگی را به یه عمر زندگی با آدم اشتباهی در ازدواج رسمی ترجیح می دهم.
چرا فکر می کنید با ثبت شدن اسم فرد در شناسنامه خوشبختی طرف تضمین شده است؟ چرا باور بر این است که انسان با ازدواج کامل می شود؟ از نظر من ازدواج سفید از زمانی بیشتر شد که بحران های اقتصادی طولانی مدت در کشور پدید آمد و گشایش اقتصادی صورت نگرفت تا جوانان بتوانند از پس هزینه های بالای ازدواج برآیند… من تجربه ۳۶ سال زندگی مشترک را دارم و چون با عشق زندگی کردم تعهدم به زندگی از روز اول بیشتر شد. به نظر من تا زمانی که قوانین خانواده و ازدواج در ایران اصلاح نشود ما با مشکلاتی رو به رو خواهیم بود و نهاد خانواده بیش از پیش آسیب می بیند.
اگر همان طور که قانون، یک طرفه حق طلاق را به مرد داده به زن هم این حقوق داده شود، حق کار کردن، حق ادامه تحصیل، حضانت فرزند و باقی موارد ، خیلی از آسیب های اجتماعی در حوزه خانواده کاهش پیدا می کند… متاسفانه وقتی دختری در ابتدا می خواهد حق طلاق را بگیرد اینجا عرف و جامعه در تقابل گرفتن این حق طبیعی هستند…”دوستان حاضر در جلسه نظرات خود را بیان کردند، در ادامه دکتر مسعودی به آسیب شناسی سبک ازداوج سفید پرداختند…
“تا اینجا اکثر دوستان به بیان نظراتشان درباره ازدواج سفید پرداختند بسیار جالب بود و به عنوان مدرس جامعه شناسی تا حدودی هم از نگاه زنان و دختران به سبک زندگی” ازدواج سفید” غافلگیر شدم. موضوعات مهمی مطرح شد که تا زمان اجازه دهد به تحلیل آنها می پردازم. بحث “تعهد” فقط در روابط عاطفی نیست بلکه در روابط کاری هم مهم است، شاید برای یک نفر تعهد ۲۰ساله دادند برای شرکت یا سازمان خیلی سخت باشد، مخصوصا در شرایط حال که یک شرایط مطلوب مالی نیست آدم ها مجبورند شرایط کاری نامطلوب را تحمل کنند ولی اگر گشایش اقتصادی حاصل شود فرد به تغییر محل کار خود اقدام می کند.
در تحصیل هم شاید فردی بعد از خواندن چند واحد درسی متوجه شود که به این رشته علاقه ندارد و به تغییر رشته خود اقدام کند. یکی از دوستان از” شناخت در رابطه“ صحبت کردند. شناخت یک چیز فرایندی است و رفتار آدم ها را نمی توان پیش بینی کرد. آدم ها باید در رابطه قابلیت” سازگاری” و” انعطاف پذیری” را داشته باشند. در ازدواج هم توافق بر سر اصولی هست نباید بطور انتزاعی به موضوع نگاه کرد. در هر رابطه ای چه سبک زندگی”هم بالینی” و چه”ازدواج رسمی” زوجین هر دو نقاب دارند، بطوری که در ازدواج رسمی بعد از چندین سال زندگی مشترک هنوز به شناخت همسرشان نمی رسند. ما در زندگی فردی هم نقاب می زنیم طوری لباس می پوشیم که مور تایید جمع باشیم، چرا که خلاف عرف رفتار کردند بازخورد منفی دارد.
ازدواج سفید یک سبک زندگی است که در ایران و دیگر نقاط دنیا هم روی میدهد ، البته جوامعی هستند که به دلیل تقدس خانواده مثل آسیای دور ، ایران و خاورمیانه با مخالفت مواجه شده است.در اینجا لازم است تاریخچه ای را عنوان کنم…
“در ابتدا چیزی با مفهوم خانواده امروزی شکل نگرفته بود انسان ها بخاطر شرایط طبیعت، بخاطر بقا کنار هم زندگی می کردند وکم کم تشکیل اجتماع و قبیله را دادند. کمی بعد مفهوم طبقه بندی و منع زنای با محارم شکل گرفت تا به عصر صنعت می رسیم. کم کم خانواده ها به این نتیجه رسیدند که همه اعضای خانواده نیاز نیست کارکنند، کسی که به لحاظ جسمی قوی تر بود در بیرون خانه و زن هم در داخل خانه وظایفی را برعهده گرفت.
خانواده کارکرد های خاص خودش را داشت از جمله فرزندآوری ، آموزش فرزندان و… در جامعه مدرن و صنعتی خیلی از کارکردهای خانواده “برون سپاری” شده است مثلا وظیفه آموزش الان برعهده مدارس هست، ایجاد مشاغل پرستار کودک یا مهدکودک وظیفه جامعه پذیری کودک را برعهده دارند، حتی کارکرد فرزندآوری خانواده هم تا حدودی با پیشرفت علم و لقاح مصنوعی برون سپاری شد.
امروزه عجیب است که شاهد برون سپاری “روابط جنسی” هستیم فرد با خودش می گوید چرا تعهد ۴۰ ساله ای را بپذیرم؟ هرچقدر بخش رسمی جامعه با این سبک زندگی مخالف باشد بخش غیر رسمی به تقابل با آن می پردازد. با گسترش شبکه های مجازی افراد خانواده خیلی کم با هم درد دل می کنند بیشتر در فضای مجازی بصورت ناشناس درد دل انجام می شود. سبک زندگی” هم بالینی” یا ازدواج سفید کلا رفاقتی است، قراردادی بین دونفر بسته نشده ولی با هم زندگی می کنند که در بین عامه مردم به آن ازدواج سفید گفته می شود. همه چیز در این سبک بصورت اشتراکی است. متاسفانه در این سبک زندگی بیشترین آسیب به زن می رسد چون زنان احساسیتر و عاطفیتر هستند و برای زنان قرار گرفتن در رابطه به امید ازدواج است تا رفاقتی… اما آقایان رفاقتی زندگی می کنند و ازدواج ملاک آنها نیست. نکته دیگری که مهم است بحث تجربه کردن است. نسل امروز عاشق تجربه کردن و هیجان است. در ازدواج رسمی بخاطر نقش های از پیش تعیین شده یک مرد خیلی کم به خانم در ظرف شستن کمک می کند، اما در سبک هم بالینی کلیه نقش ها حالت شراکتی و رفاقتی است مثل آشپزی کردن، ظرف شستن … از طرفی چون از بخش رسمی جامعه پذیرفته نشده و این حالت مخفی زندگی کردن هم نوعی هیجان برای دوطرف دارد که باعث شده این سبک زندگی جذابیت داشته باشد.کلا نگاه کسانی که سبک هم بالینی را می پذیرند نگاه به زمان حال است دم را غنیمت می شمارند. در این سبک عشق وجود ندارد چون وجود عشق با تنوع طلبی در تناقض است عشقی پایدار است که از تعهد سرچشمه می گیرد و مانع از تنوع طلبی می شود و شاید بتوان گفت که یکی از آسیب های مدرنیته از بین رفتن معنای عشق بود…”
جلسه در ساعت ۲۰:۲۵دقیقه به پایان رسید.
برای جلسه آینده “کافه کتاب خوارزمی” بررسی و نقدکتاب” انسان در جستجوی معنا” انتخاب شد.
گردآورنده : الهام عرب
عاشق کتاب خوندن و علاقه مند به تولید محتوا و مطالعه در حوزه جامعه شناسی و روانشناسی
بدون دیدگاه