نقد وبررسی، دو کتاب “خلق مدل کسب و کار” و “از خوب به عالی” در هفدهمین جلسه کافه کتاب خوارزمی

خلق مدل کسب و کار

هفدهمین جلسه “کافه کتاب خوارزمی” با نقد وبررسی، دو کتاب “خلق مدل کسب و کار” و “از خوب به عالی” در ۱۲اسفند ۱۴۰۱برگزار شد. یکی از چالش های حال حاضر جامعه ما داشتن یه کسب و کار موفق و با ثبات هست. اینکه چطور باید در این راه قدم گذاشت و چطور بر موانع موجود باید غلبه کرد، را مورد بحث و گفتگو قرار دادیم. با توجه به حضورعزیزانی که هم کار آفرین بودند و هم درخلق کسب و کارموفق بودند جلسه خوب و پر باری شد. با شرحی از گزارش جلسه با من همراه باشید…

“کتاب خلق مدل کسب و کار یکی از کتاب های کاربردی است، نویسنده سعی می کند از طریق ترسیم ۹ بلوک اصلی، ساختاریک کسب و کار را به نمایش بگذارد.که این ۹ بلوک در حقیقت ۴ حوزه اصلی یک کسب و کار را پوشش می دهند: مشتری، محصول، زیرساخت، سوددهی مالی

کتابی است که الهام بخش خیلی از شرکت های بزرگ دنیاست. نگاهی جامع و کلی از کسب و کار می دهد و حاوی مثال های جالب و متفاوتی است. بهترین روش طرح کسب و کار از طریق ترسیم ۹ بلوک اصلی است که هر کدام به تفصیل درکتاب توضیح داده شده است. دوستان برای مطالعه این کتاب در حوزه خلق کسب و کار بشدت توصیه می کنم، امکان صحبت پیرامون همه مسایل نیست…

مهم ترین بخش، قسمت ارزش پیشنهادی است که تمام مسایل کسب و کار براساس این حوزه تعریف می شود، در واقع حاوی محصولات و خدماتی است که کسب و کار به یک گروه مشتری ارائه می دهد، دلیل مورد توجه مشتری قرار گرفتن و انتخاب شدن شرکت در این بلوک بیان می شود هر ارزش پیشنهادی که در این بلوک آورده می شود اعم از این که چطور مدل کسب و کار را طراحی کند یا چه خدمات یا محصولاتی به مشتریان ارائه شود بستگی به استراتژی آن شرکت دارد که قاعدتا متغیر هم هستند.

مثلا شما تصمیم به افتتاح یک رستوران دارید با خودتان می گویید ارزش پیشنهادی رستوران من اینست که غذای ارزان قیمت با کیفیت به یکسری از مشتریان بدهم، در واقع با قشر خاصی از مشتریان ارتباط می گیرم که در اینجا ارتباط با مشتری، نوع ارتباط و چگونگی آن را مشخص می کند. کانال ها، در واقع نشان دهنده چگونگی ارتباط شرکت با بخش های مشتری و ارائه ارزش های پیشنهادی است.کانال های ارتباطی توزیع و فروش شرکت را به مشتری ها مرتبط می کنند، در واقع نقطه اتصال مشتری ها هستند و نقش مهمی در تجربه مشتری ایفا می کنند.

یک شرکت می تواند انتخاب کند که از طریق کانال های اختصاصی مستقیم مثل وبسایت یا نیروی فروش ویاغیر مستقیم بصورت فروشگاه عمده فروشی باشد. بلوک جریان درآمدی، نشان دهنده درآمدی است که شرکت از هر بخش مشتری بدست می آورد یک شرکت باید از خودش بپرسد که مشتری برای دریافت کدام ارزش پیشنهادی حاضر است با کمال میل هزینه بپردازد؟ پاسخ درست به این سوال باعث تولید یک یا چند جریان درآمدی از هر بخش مشتری می شود. این خلاصه ای از کتاب خلق مدل کسب و کار بود…

 

اما کتاب از خوب به عالی نوشته جیم کالینز، حرف اصلی کتاب این است که خوب دشمن عالی است. کتاب حاصل ۶۰۰ مقاله وحدود ۲۰۰ صفحه یادداشت و مصاحبه و۳۸۴ گیگ اطلاعات از ۲۸شرکت بزرگ و مطرح دنیاست، ۲۱ نفر تیم تحقیقاتی کتاب را تشکیل می دهند ۱۵سال هم زمانی است که برای تحقیق و تالیف کتاب زمان صرف شده است. کتابی است فوق العاده الهام بخش که به شما دیدگاه می دهد. اساس و بنیان کتاب از خوب به عالی انضباط است نویسنده سه نوع نظم را برای عالی شدن سیستم ضروری می داند: افراد منضبط، تفکر منضبط، عملکرد منضبط

باید ابتدا به فکر افراد منضبط باشید، از ویژگی های رهبر سطح پنج می توان به این اشاره کرد از غرور و خودخواهی دوری می کند. این به معنی نداشتن عزت نفس نیست بلکه اشاره به این دارد که این رهبران در تشکیل شرکت عالی برای خود جاه طلبند. کالینز از رویکرد پنجره و آینه صحبت می کند، آینه و پنجره به این معناست که رهبر سطح پنج وقتی اشکالی در سازمان می بیند به آینه نگاه می کند و خود را مقصر می پندارد و از طرفی وقتی یک نکته تحسین برانگیز در سازمان یا شرکت می بیند این موفقیت را از آن تیم خود می داند که بدرستی انتخاب شدند که بازهم به عملکرد رهبر سطح پنج بر می گردد.

رهبر سطح پنج همیشه مسئولیت شرایط نامناسب و نامساعد را برعهده می گیرد. چیزی که خیلی در جامعه ما و شاید در جوامع دیگر هم باشد اینست که موفقیت پدر و مادر دارد ولی شکست یتیم است کنایه از این که کسی حاضر به قبول مسئولیت نیست. در هنگام استخدام افراد، اولویت شخصیت افراد است و بعد باید اهداف سازمانی یا شرکت را در نظر گرفت. بهترین نیروهای تان را در بزرگ ترین فرصت ها قرار دهید، باید افراد را در جایگاهی درست قرار داد و گرنه این کار نتیجه مطلوب را برای شما به همراه نخواهد داشت.

از نکات مهمی که جیم کالینز اشاره دارد مفهوم خارپشتی است. کنایه به تمرکزداشتن در کار و زندگی دارد. نویسنده مثال روباه و خارپشت را می زند روباه همه چیز را می داند، اما خارپشت یک چیز خیلی مهم را می داند، صرف انرژی و وقت روی چیزهای مختلف ممکن است شما را به موقعیت خوب برساند ولی از شما عالی نمی سازد برای رسیدن به عالی باید سه سوال اساسی را از خود بپرسید:

  1. در چه زمینه ای می توانید بهترین باشید؟ در چه زمینه ای می توانید بهترین عملکرد را داشته باشید؟
  2. عامل حرکت موتور اقتصادی شما چیست؟ بدنبال مسیری باشید که بیشترین فایده را داشته باشد
  3. شما به چه کاری علاقه فراوانی دارید؟

کتاب خلق کسب و کار

رهسپارهای تعالی اهداف و استراتژی های خود را بر پایه درک واقعی از علایق خود بنا می کنند. متاسفانه شرکت ها فضایی را ایجاد می کنند که به سمت عملکرد جزیره ای، پیش می رود که متاسفانه چشم انداز خوبی برای آن شرکت یا موسسه نمی توان تصور کرد. مهم ترین چیزی که باید مد نظر داشت اینست که افراد منظم باشند چون با وجود افراد منظم، نظم خود بخود در شرکت برقرار می شود و شما بعنوان رهبرسطح پنج فقط ناظر خواهید بود.

متاسفانه ما فرهنگ استفاده از تکنولوژی روز را نداریم قرار نیست ما ازتکنولوژی به عنوان تحول استفاده کنیم درواقع تکنولوژی تسریع کننده تحول هست. کتاب ها حاوی مطالب ارزشمندی هستند اما پیاده سازی این موارد در جایی که عامل انسانی دخیل هست و نقش مهمی دارد تا حدودی تحت شعاع قرار می گیرد.کتاب ها و مقالات را باید خواند و آنالیز کرد، ایده گرفت و یک چشم اندازی ترسیم کرد و بعد از ساعت ها تحقیق می شود به فکر تشکیل کارگاه و به سمت  عملیاتی کردند یک مدل کسب و کار رفت. جامعه ما با بحران های اقتصادی چه از ضعف عملکردی مسئولین، چه ناشی از فشار ها و بحران های جهانی، رو به رو بوده است و خواهد بود.

برای مقابله با این بحران ها می شود کتاب مدیریت بحران از نشر گرایش تازه را معرفی کرد که رویکردهای جالبی را مطرح می کند که خواندن آن را توصیه می کنم … متاسفانه ما هیچ تئوریسین داخلی برای بهبود شرایط یا خلق موقعیت جدید در حوزه کسب و کار نداریم، همیشه در حال الگو برداری از دیگران بودیم که فرهنگ و شرایط اقتصادی متفاوتی نسبت به جامعه ما دارند… ارزش پایین پول ملی یکی از عوامل مهمی است که باید توجه کرد، به نظرم ریال تنها واحد پولی است که وقتی خرج می کنی در حکم پس اتداز است و وقتی پس انداز می کنی بخاطر سقوط ارزش پولی انگار که خرج کردی .

دوبحران اقتصادی جهانی شکل گرفت یکی در دهه۱۹۳۰ و دیگری در سال ۲۰۰۸ که باعث فروپاشی سیستم اقتصادی شد، اما دوباره توانستند به رشد برسند اما شرایط ما همیشه در بحران اقتصادی بوده و سیستم اقتصادی باثباتی نداریم، هر دولتی سیاست خودش رو اعمال کرد بدون کار کارشناسی، از طرفی هم وجود فساد خیلی به سیستم اقتصاد ملی ضربه زد آمار اختلاس های بزرگ به سیستم بانکی و اعتماد مردم و بازار ضربه هولناکی زد.

واقعا ایجاد کسب  کار در شرایط فعلی خیلی کار سخت و دور از انتظاری هست اما نباید به حالت منفعل رفت و از خودمان سلب مسئولیت کنیم، افرادی بودند که در شرایط سخت به موفقیت رسیدند باید اول به خودمان باور داشته باشیم داشتن باور مثبت به توانایی ها می تواند کمک کننده باشد. به قول بزرگی باید اهداف چند ساله یا سالیانه داشت بعد آنها را اولویت بندی کرد و با توجه به شرایط برنامه ریزی کرد مثلا در شرایط بحرانی کرونا، برای جلوگیری از شیوع بالای بیماری باشگاه های بدنسازی و سالن های ورزشی را تعطیل کردند خب در این شرایط سخت نمی شد دست روی دست گذاشت برای همین با شهرداری برای فعالیت ورزشی در فضای باز و پارک بانوان رایزنی کردیم و مجوز لازم را گرفتیم ، بعد از آن هم فعالیت در فضای مجازی را شروع کردیم.

شرایط سخت هست اما برای همه چرا بعضی در همین شرایط سخت به موفقیت می رسند چون هوشمندانه عمل می کنند خیلی از آنلاین شاپ ها در همین شرایط سخت کرونایی به موفقیت و رشد رسیدند. برای خلق یه کسب و کار داشتن سرمایه اولیه خیلی مهم است بعنوان مثال یک جوان برای بدست آوردن، شغلی مثل پیک موتوری باید یک موتور داشته باشد تا به آن شغل برسد ولی جوان همین سرمایه اولیه را ندارد… درسته که ذهن خلاق و پویا عامل مهمی هست اما درکنار موارد گفته شده باید یه سرمایه یا پس اندازی داشته باشند البته وجود یک کوچ یا مربی هم خیلی میتواند موثر و مفید باشد.

خیلی از افراد منفعل بودن خود را به شرایط اجتماعی و اقتصادی فرافکنی می کنند، کتاب نخواندن ورزش نکردن، تغذیه سالم نداشتن اینها که دست شرایط اجتماعی نیست شاید بگویند ربطی ندارد اما این موارد هم به خلق کسب و کار ربط داره، یه جمله معروف هست که می گوید: کارآفرینی در واقع سبک زندگی است. سوالی که اینجا می توان مطرح کرد این هست که گاهی شرکت ها در اوج هستند اما در همان مرحله می مانند و از طرفی شرکت های رقیب بالا میان… چه باید کرد که شرکت های موفق رو به سکون نروند و روند روبه رشد داشته باشند؟

در واقع برای پاسخ به این سوال می شود از ماتریس SWOTنام برد. حالا منظور از این ماتریس چی هست؟ این نمودار مخفف چهار کلمه کلیدی: نقاط قوت (strengths) ،نقاط ضعف (weaknesses)، فرصت ها (opportunities) و تهدیدها (threats) است. یکی از روش های تحلیل کسب و کار است که به شناسایی و درک مسائل مهم این حوزه کمک می کند. از این طریق می توان رقبا و مزیت های رقابتی خود را بیش از پیش بشناسید اجازه می دهد یک استراتژی داشته باشید که در آن با در نظر گرفتن تهدیدهای خارجی یا رقبا از نقاط قوت داخلی برای استفاده حداکثری از فرصت ها بهره ببریم.

در کنار تمام موارد گفته شده باید سعی کنیم خودمان را با دانش روز دنیا همگام کنیم، مجلات ،کتاب ها و همین بحث و گفتگو ها خیلی خیلی میتوانند در رشد فردی و اجتماعی ما موثر و کمک کننده باشند.

جلسه در راس ساعت ۲۰ به پایان رسید.

در پایان هم با نظر عزیزان همیشه همراه موضوع هفته آینده کافه کتاب خوارزمی”نقد و بررسی دو “کتاب وضعیت آخر و” ماندن در وضعیت آخر انتخاب شد.

پرسنل موسسه

گردآورنده : الهام عرب
عاشق کتاب خوندن و علاقه مند به تولید محتوا و مطالعه در حوزه جامعه شناسی و روانشناسی

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *