بررسی چالش‌های زنان در جامعه مرد سالار و سنتی ایران در دهمین جلسه کافه کتاب خوارزمی

۲۳ دیماه ۱۴۰۱ دهمین جلسه “کافه کتاب خوارزمی” برگزار شد. این روز مصادف با روز “زن” و گرامیداشت مقام “مادر” بود و به همین دلیل پیش از این موضوع “بررسی چالش‌های زنان در جامعه مرد سالار و سنتی ایران” انتخاب شده بود. از “جناب دکتر حمید مسعودی “جامعه شناس و استاد دانشگاه بیرجند دعوت کرده بودم تا در کنار ایشان با نگاهی جامعه شناسانه به نقد و بررسی مساله بپردازیم. کتاب‌های “زنان نامرئی” و “جنس ضعیف” جهت مطالعه معرفی شده بود. جلسه با یه ربع تاخیر در ساعت ۱۸و ۴۵ دقیقه شروع شد که ماحصلی از آن را نقل می‌کنم.

در ابتدای جلسه من از تجربه زیسته خودم در جامعه ایران گفتم، از اینکه بعنوان یک دختر کلاس اولی، رنگ روپوشم توسط دیگری تعیین شد. مشکی، سورمه ای یا دیگر رنگ‌های تیره را می‌پوشیدم. از همان اولین سال‌های حضور در جامعه برای تو انتخاب می‌کردند که باید دراجتماع چگونه باشی تا پذیرفته شوی. در دوران بعداز فارغ التحصیلی و دوران یافتن شغل بیشتر با موضوع تبعیض اشنا شدم و آن را بیشتر حس کردم .در همان زمان‌ها بود که من واگویه ای با خود داشتم “کاش منم پسر میبودم ” بعد از صحبت‌های من جناب دکتر مسعودی به طرح مساله از نگاه جامعه شناسی پرداختند.

نقد روز زن“…در مباحث جامعه شناسی به موضوع جنسیت و زن توجه زیادی می‌شود مخصوصا در حوزه جامعه شناسی خانواده.عموما مبحث نابرابری های جنسیتی ذیل عنوان نابرابری های اجتماعی مورد بحث و گفتگو قرار می‌گیرد. مبحث اصلی از جایی شروع می شود که آدمها با یکدیگر تفاوت هایی دارند که اکثر این تفاوت‌ها ذاتی است مثل نژاد ،مذهب و… مشکل از زمانی شروع می‌شود که ما به این تفاوت‌ها ارزش می‌دهیم و ارزش گذاری می‌کنیم مثلا سفید پوست‌ها در برهه ای از زمان ارزشمند تر بودند. یکی از تفاوت‌های اصلی بین زن و مرد تفاوت بیولوژیکی است. در جامعه نهادهایی هستند که از کودکی برای افراد شروع به ارزش گذاری می‌کنند. مثلا خانواده در تهیه رنگ سیسمونی نوزاد آبی برای پسر و صورتی برای دختردر نظر می‌گیرند. این‌ها را جامعه و خانواده القا می‌کنند. درخانواده، زمان بروز احساسات به دختر می‌گوییم نباید با صدای بلند بخندی یا به پسرها می‌گوییم: پسر گریه نمی کنه…

کافه کتاب خوارزمیدر مدرسه هم به تفاوت‌ها ارزش می دهند و ارزش گذاری می کنند مثلا “چون پسری و باهوش تری باید بروی رشته ریاضی چون تو دختری با احساس و لطیف تری باید رشته هنر بخونی”. متاسفانه گاه این تفاوت‌ها زمینه ساز نابرابری‌های اساسی‌تری در جامعه می‌شود. مثلا “دیه زن نصف دیه مرد هست. زن نصف یک مرد ارث می‌برد” این ارزش‌گذاری تفاوت‌ها با واقعیات حال جامعه ما همخوانی ندارد. اما برای ایجاد تغییر در این نوع نگاه جامعه، زنان هزینه‌های زیادی را دادند. برای این که بگویند ما هم انسانیم و از حقوق برابر باید برخوردار باشیم.

جنبشی بنام like a girl (شبیه یک دختر) به این صورت بود که خبرنگار از دختر و پسر می‌خواهد مثل یک دختر بدود، پسراین عمل را بسیار مصنوعی انجام می دهد در ادامه از دختر بچه و پسر بچه ای  می‌خواهد که مثل یه دختر بدود که کاملا واقعی انجام میدهد این مطب را می‌رساند که بچه‌ها تا قبل از فراگیری کلیشه‌ها درست رفتار می‌کنند. درپایان فیلم به دختران و ورزشکاران حرفه ای اشاره می‌شود و نتیجه می‌گیرد که کاش جامعه به سمتی برود که منظوراز”مثل یک دختر بودن یعنی مثل یک قهرمان بودن” هست.

کافه کتاب خوارزمیهدف این بود گفته شود که زن‌ها و مردها برابرند و جنسیت زدگی را ازجامعه باید برداشت. اما فرق جنس با جنسیت چیه؟ جنس جنبه بیولوژیکی است و برای حیوانات هم کاربرد دارد مثل جنس نر و ماده ولی جنسیت بازخوردی است که جامعه می‌دهد درواقع برون داد جنس در جامعه و فرهنگ، جنسیت است که قالب اجتماعی دارد. جنس قالب زیستی دارد. جنسیت ما فراتر از جنس ماست ما باید به عملکرد ادمها در جامعه نگاه کنیم چه کسی کارمند سالمی هست؟ زن و مرد بودن مهم نیست. مساله اصلی ارزش‌های انسانی است.  جامعه از تبعیض بین زن و مرد آسیب می بیند. زنان نیمی از جمعیت یک کشور را تشکیل می‌دهند که برای رسیدن به توسعه و رشد و شکوفایی در جامعه، زن و مرد مسئولیت ۵۰درصدی دارند که در واقعیت با نادیده گرفتن زنان این درصد به ۸۰/ ۲۰درصد به مردان می‌رسد. میزان زنان تحصیلکرده بیکار به مراتب نسبت به مردان بالاست. کلیشه‌های جنسیتی هم بار تبعیضی دارند مثل “رانندگی خانوم‌ها بد هست یا زنان از نظرهوشی ازآقایون پایین ترهستند” درصورتیکه خانم میرزاخانی نمادی است یرضد این کلیشه جنسیتی.

مسیر رسیدن به موفقیت در جوامع سنتی برای زن و مرد یکسان نیست مردان مسیر مشخصی را طی می‌کنند اما زنان علاوه برطی مسیرموفقیت، باید مسیر مبارزه علیه کلیشه‌های جنسیت خود را هم طی کنند. بعضی مسئولیت‌ها فقط به مردان داده می‌شود مانند پست ریاست جمهوری یا قضاوت و زنان را به بهانه کلیشه‌های جنسیتی علی رغم شایستگی زیاد در ان حوزه محروم می‌کنیم. در واقع فرهنگ و جامعه مانع از رسیدن زنان به جایگاه واقعی اجتماعی خودشان می‌شود. نظریه ای هست بنام سقف شیشه ای، به این معنا که زنان فقط تا حد خاصی می‌توانند رشد کنند و رسیدن به مراتب بالاتر به لحاظ جنسیت آنها امکان پذیر نیست .باید به این نابرابری‌های جنسیتی پایان داد تا از آسیب بیشتر جامعه جلوگیری کرد مثلا با تربیت درست بچه‌ها با اصلاح قوانین”

در پایان جلسه هم دکتر مسعودی به سوالات دوستان حاضردر”کافه کتاب خوارزمی” پاسخ دادند.

موضوع جلسه آینده درباره “نقد” است اینکه “چطور نقد کنیم و چطور انتقاد پذیر باشیم”.

کتاب “تیغ “هم برای مطالعه به دوستان معرفی شد.

Team

گردآورنده : الهام عرب
عاشق کتاب خوندن و علاقه مند به تولید محتوا و مطالعه در حوزه جامعه شناسی و روانشناسی

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *